دردی از دردها
دردنامه ای دیگر
از یک شرکت دعوت به همکاری شدیم و رفتیم که مدارکمون بدیم اونجا دیدم افرادی با سابقه 15 سال ، 8 سال ، 7 سال و ... آمده بودند و برای اینکه شرکت تنها یک نفر را می خواست مدام از همدیگر پیشی می گرفتند و رو شاخ هم می پریدند واقعا اونجا فهمیدم معضل و درد و بلای بیکاری تو این مملکت را ...
وای خدایا برای 1 نفر 5 نفر اومده بودند با سابقه های آنچنانی ای خدا 1 نفر . سابقه هایی که شاخ می برید ...
من بین اونها سابقه ای بیشتر از 2 سال نداشتم ... معلومه فاتحه ام خونده شده بود و دیگر حق سخن گفتن و انتظار جذب شدن نداشتم ...
نتیجه گرفتم که بلای بیکاری این مملکت رو داغون کرده ...